حال من وقتی خوب است که
چشمان تو نگاهم میکنند
و دستانت در دست من است
حال من وقتی خوب است که
صدای تو نام مرا آواز میکنند
و یادم در خاطرت پرسه میزند
حال من وقتی خوب است که
لبانت لبانم را آرزو میکنند
و آغوشت منتظر
رسیدن لحظه دیدار است
وقتی تو چنین هستی
حال من خوب است
حال من با تو خوب است
حال من از تو خوب است
حال من تویی
من نیستم
هر چه هست تویی
و عشقت...
که مرا جاودانه کرد
هومن سهیلی
چه قدر سخته از روی ناچاری داد
بزنی دوستت ندارم ...
اما اینقدر دوسش داشته باشی که
همه ی دلیل زندگیت باشه!
سلام به نام عشق که
زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی
عطر غزل درش باز است
جهان تمام شد
و ماهپاره های زمین هنوز
هم که هنوز است
کارشان ناز است هزار پند
به گوشم پدر فشرد
و نگفت که عشق حادثه ای
خانمان بر انداز است
پدر نگفت چه رازی است
این که تنها عشق کلید
این دل ناکوک ناخوش آواز است
به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد
چقدر عشق شریف است
و دست و دل باز است بگو
هر آنچه دلت خواست
را به حضرت عشق چرا که
سنگ صبور است
و محرم راز است ولی بدان
که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلند پرواز است ...!
سلام
آنچه پدید آید ناپدید خواهد شد
خود پشت و پناه خود باش...
سلام
خوشا به حال کسانی که هر چند دستشان بسته است
اما دلی بزرگ و سفره ای باز دارند....
خسته نباشی.عالی بود
این روز ها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یه کلمه است:
نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !
نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . . دست ِ قاضـــــــــی داد !
نباید بی تفاوت ! چتر ماتـــــــــــــــــم را . . . به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد !
کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند ! نباید در حصار میـــــــــــــله ها با دانه ی گنــــــدم . . .
به او تعلیم مانـــــــــــدن داد
ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
هوایت که به سرم می زند
دیگر در هیچ هوایی،
نمی توانم نفس بکشم!
عجب نفس گیر است
هوایِ بی توئی!
ارزش خدمت در محضر امام سلام الله علیه زمام استر امام صادق سلام الله علیه به دست غلامشان بود که جلوی مسجد ایستاده بود. مرد تاجر خراسانی آمد و به غلام امام گفت: بیا با هم معامله ای کنیم. تو نوکری امام سلام الله علیه را به من بده؛ من تمام ثروتم را به تو می دهم که در خراسان ثروت بسیاری دارم. همه ی ثروتم از آن تو باشد و من غلام امام صادق سلام الله علیه باشم. او خوشحال شد از این که ثروت سرشاری به دستش رسیده است؛ گفت: پس صبر کن من بروم مشورتی با خود امام سلام الله علیه کنم. خدمت امام صادق سلام الله علیه آمد و گفت: آقا، من چند سال خدمت شما بوده ام. حال، اگر خیری به من بخواهد برسد، شما مانع می شوید؟ فرمودند: نه. عرض کرد: مردی می خواهد با من معامله ای کند. تاجری خراسانی و ثروتمند است. طالب این شده که غلام شما باشد و من هم سر ثروت او بروم. فرمود: معلوم می شود که از ما خسته شده ای. اگر به ما بی رغبت شده ای، عیبی ندارد. او جای تو بیاید و تو به جای او برو؛ ما مانع نمی شویم. او خوشحال شد و برخواست که برود. امام صدا زد و فرمود: بیا چون تو چند سال خدمت ما بوده ای، حقی بر من داری؛ می خواهم نصیحتت کنم؛ فردای قیامت که شود، رسول خدا متمسک به نور جلال خدا می شود و علی مرتضی، جد ما، متمسک به رسول خدا و ما هم متمسک به جدمان، علی مرتضی می شویم و شیعیان و دوستان ما هم متمسک به ما می شوند و همگی با هم وارد بهشت خدا می شویم. حال، اگر دوست داری با ما باشی، می پذیریم و اگر هم می خواهی بروی، مانع نمی شویم. گفت: آقا، نخواستم. اگر تمام دنیا را هم به من بدهند، حاضر نیستم از در خانه شا بروم. من در خدمت شما و غلام شما هستم. سپس پیش مرد خراسانی رفت و گفت: نه، من حاضر نیستم دست از غلامی امام بردارم. مرد خراسانی گفت: پس مرا نزد آقا ببر تا خدمتشان عرض ارادت کنم. خدمت امام رسید و عرض مودت کرد و امام هم درباره اش دعا فرمودند. منبع: عطر گل یاس، جلد اول. سلسله کتب مواعظ و حکایات حضرت آیت الله ضیاء آبادی **************************** داستان فوق ارزش خدمت در محضر امام هر عصری را نشان می دهد. خدمتگزاری در راه امام زمان سلام الله علیه از چنان ارزش و بهایی برخوردار است که حتی هیچ کدام از ثروت های مادی دنیا به پای آن نمی رسد.دنیای ام
میکروبلاگ پارســـه: http://parseface.com/montazeran
نشانه بهشتیان |
بنام خداوند بخشنده مهربان امام صادق(ع)می فرمایند بهشتیان دارای چهار نشانه اند اول : داشتن رویی گشاده دوم : داشتن زبانی نرم سوم : داشتن قلبی مهربان چهارم : داشتن دستی بخشنده |
انگـــار
آخرین سهــــــ ــــ ــم ما از هم
همین سکوتـــــــــ ـــــــ ــــ اجباری سـتــــــ ـــ ـ ..
در بدرقــــــه چشمان تو نمیتوان غربت را فراموش كرد و
كوچــــــه سرارسر میشود از وداعی عاشقانــــه...
سلام دوست گرامی
بسیار زیبا و عالی لذت بردم از مطالبتون
salam
khily jalab va ba mani ast/moshakhas ast az yek rooh boozorg sar chashmah migirad/
سلام. خیلی جالب بود....
سلام
بسیار عالی و زیبا دستت طلا
... بیائیم ، شبهای قدر را بیائید قدر بدانیم
هفدهم ربیع الاول-ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق ع
محرم : ماه عزای اشرف اولاد آدم است
عید سعید فطر بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد
happy valentines day... روز عشاق
!!! ...سکوتم را به باران هدیه کردم
!!!... عزیزتر از جانم بی تو زندگیم چه خالیه
... مـن بـا تـو عـاشـق تمــــــــــام سـال مـیـشـوم
1180923 بازدید
60 بازدید امروز
132 بازدید دیروز
622 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian